وقتی کودک وارد مقطع دبستان میشود، در ورود به جامعه جدیدش به ناگاه متوجه افراد مختلف با خصوصیات ظاهری متفاوت میشود. تفاوتهای ژنتیکی و فرهنگی بیش از گذشته در چشمش نمایان میشود. علاوه بر این، تعدادی از بچهها هم هستند که در سن هشتسالگی بلوغ زودرس را تجربه میکنند که این موضوع منجر به تغییرات بیشتر و تفاوتهای ظاهری بیشتری به نسبت سایر بچهها میشود. و این تفاوتهای ظاهری بچهها که در قالب خصوصیاتی مانند قد، وزن و هیکل بیان میشوند، تشخیص کودک دبستانی را سختتر میکند. موضوع صحبت ما در این مقاله تغییرات فیزیکی کودک و پیامدهای آن است.
رشد فیزیکی کودک – کودکان چقدر رشد میکنند؟
رشد جسمی کودکان در دوران مدرسه، حدوداً به همان میزان رشد در سالهای پیش از مدرسه است. سالانه، قد کودکان حدود 5 تا 7.5 سانتیمتر و وزنشان حدود 1.5 تا 3 کیلوگرم افزایش مییابد. این میزان تا هنگام بلوغ ثابت باقی میماند.
تغییرات فیزیکی کودک
در این سن فرم بدن کودک تغییر میکند، پاهای کودک بلندتر میشود و استخوان پاها کشیدهتر؛ و همانطور که پاهای کودک بلندتر میشود، قد او نیز بلندتر و هیکلش باریکتر به نظر میرسد. از طرفی چربیهای نواحی شکمی و میانی در کل بدن توزیع میشود و دیگر ناحیه شکم تخت به نظر میرسد. البته بعضی از کودکان در ناحیه شکم ممکن است چاقی داشته باشند که این چاقی بهصورت ژنتیکی شکل گرفته، یا به دلیل رژیمهای نادرست غذایی و کمتحرکیها ایجاد میشود. از مهمترین تغییرات فیزیکی کودک این است که در این دوران ماهیچهها ساخته میشوند و بدن قویتر و عضلانیتر ایجاد میشود.
در همین اثنا، مغز کودک نیز همزمان با تغییرات ظاهری درحال رشد و تکامل است و به کودک ما کمک میکند تا تعادل خود و هماهنگی ماهیچهها را بهخوبی کنترل و مدیریت کند. و به این شکل کودک مهارتهای حرکتی و چابکی را در حدی نزدیک به یک بزرگسال یاد میگیرد. علاوهبراین، شکل صورت کودک بهخاطر جایگزین شدن دندانهای دائمی بهجای دندانهای شیری، تغییر پیدا میکند. فک او کمی بزرگتر میشود تا دندانهای جدید را در خود جای دهد. بعد از این تغییرات معمولا صورت بچهها استخوانیتر و کشیدهتر به نظر رسد.
همچنین، در بعضی کودکان، رنگ مو تغییر میکند؛ معمولاً موی روشن، تیرهتر میشود. یا ممکن است بافت مو تغییر کند؛ مثلاً موی مجعد، فر شود.
تغییرات فیزیکی کودک : درون بدن چه اتفاقی میافتد؟
دخترانی که دچار بلوغ زودرس میشوند در حدود هفت یا هشت سالگی، اولین علائم ظاهری بلوغ از قبیل برآمدهشدن نوک سینهها و رشد موی بدن را تجربه میکنند. البته در حالت نرمال، سن میانگین برای شروع ظاهرشدن علائم بلوغ در دختران حدود نه تا ده سالگی است که در سالهای اخیر ظهور علائم بلوغ پیش از هفتسالگی در کودکان دختر افزایش پیدا کرده است. در مورد سن بلوغ در پسران معمولا تغییرات محسوسی تا قبل از نه سالگی رخ نمیدهد و ظاهرشدن علائم بلوغ در آنها بین 9 تا 14 سالگی شروع میشود.
رشد مغزی کودک در 5 تا 8 سالگی
مغز کودک رشد همهچیز را در بدن برنامهریزی و هدایت میکند. بهلطف پیشرفت سریع علم عصبشناسی و تکنولوژیهای فنیای که به دانشمندان کمک میکند درون مغز انسان را ببینند، اطلاعات زیادی درباره چگونگی رشد و توسعه این عضو بدن جمعآوری شده است.
رشد مغزی کودک
بیشتر عصبهای مغز در طول سالهای اولیه زندگی انسان ایجاد میشوند. در بدو تولد، مغز حدود یکچهارم اندازه مغز بزرگسال است. اما تا دوسالگی، اندازهاش به سهچهارم مغز بزرگسال میرسد! و تا پنج سالگی، اندازه و حجم مغز کودک به مغز بزرگسال خیلی نزدیک میشود.
مسلماً این موضوع بدان معنا نیست که کودک پیشدبستانیمان بهاندازه یک بزرگسال میداند و درک میکند. قطعاً تجربه نیز نقش موثری دارد. درواقع، معنی این رشد آن است که ساختارهای مغزی شامل یادگیری، حافظه، مهارتهای حرکتی و سایر عملکردهای مغز تا پنج سالگی شکل میگیرند. این ساختارها و سیستم پیامرسان عصبی که اطلاعات را میفرستد در تمام طول عمر استفاده میشوند. این ارتباطات، سیناپس نامیده میشوند و اساس همه حرکتها، افکار، خاطرهها و احساسات انسان را تشکیل میدهند.
تحریک به رشد مغزی کودک
هیچ دو مغزی، حتی در دوقلوهای همسان، یکسان نیستند. دقیقاً نوع ارتباطی که بین سلولهای عصبی در مغز بهوجود میآید، بستگی به این دارد که مغز چگونه بهکار گرفته شده است، و البته ژنتیک هم در این موضوع بیتاثیر نیست.
در اولین سال زندگی کودک، مولفههای احساسی مغز شکل میگیرند. در این دوران مهمترین عامل در نوع شکلگیری این مولفهها، محیطی امن است که کودک در آن نوازش میشود و نیازهایش برآورده میشود. عامل مهم دیگری که در رشد مغز در سه سال اول موثر است حرف زدن با کودک است؛ اینکه با او بازی شود و در محیطی متفاوت و مهیج باشد. از سوی دیگر مغز احتیاج به فرصتهایی برای آسایش دارد. زیرا مغز در زمان استراحت سازماندهی میشود.
ساختن رابطهای قوی
نکته جالب این است که در مغز یک کودک دوساله، تریلیونها ارتباط شکل گرفته است. این درحالی است که در مغز یک بزرگسال دو برابر همین عدد ارتباط وجود دارد. یعنی مغز کودک تا دوسالگی نصف راه را طی کرده است! مغز این ارتباطات را در پاسخ به همه ورودیهایی که از محیط میگیرد میسازد و دائما در حال افزایش آنهاست؛ تا بتواند برای ادامه زندگی خودش را با محیط سازگار کند.
با گذشت زمان، بعضی از ارتباطات، بارها و بارها استفاده میشوند درحالیکه برخی دیگر کنار گذاشته میشوند. این فرآیند هرس سلولهای عصبی نامیده میشود. با دانستن این موضوع میتوان فهمید که چرا برای کودک یادگیری لهجهای خاص آسان است. درواقع موضوع از این قرار است که وقتی مغز کودک همیشه در معرض آن زبان خاص نیست، ارتباطات یا سیناپسهای خاصی که مرتبط با آن زبان خاص بودهاند -چون استفاده نمیشوند- از بین میروند و مغز دیگر به آسانی بعضی اصوات را نمیشنود یا تولید نمیکند.
بهعلاوه، با دانستن فرآیند هرس سلولهای عصبی متوجه میشویم که چرا تکرار برای کودک اهمیت دارد. تکرار و تمرین، یادگیری را برای کودک تسهیل مینماید و به مغز کمک میکند که بداند چه چیزی اهمیت دارد. زیرا مدام سیناپسهای مرتبط با آن موضوع درگیر و تقویت میشوند.
با اینکه بیشتر رشد مغزی کودک در سه سال اول زندگی رخ میدهد، ولیکن در طول دوران مدرسه، پرورش و تقویت سلولهای مغزی ادامه پیدا میکند. آموختن برای کودکان بهویژه کودکان سه تا ششساله، آسان است. کودکان در این سن نهتنها آموزههای تحصیلی را بهراحتی یاد میگیرند بلکه یادگیری قوانین اجتماعی، اسمهای پیچیده دایناسورها، بازیها و ورزشها، آدرسیابی، چگونگی کار کردن با گجتها و محل قرارگیری اشیاء نیز برایشان آسان است. بخشهایی از مغز که مربوط به کنترلگری و قضاوت کردن هستند، در سالهای بعد و در دوران مدرسه شکل میگیرد و تا قبل از نوجوانی کامل فعال نمیشود.
یادگیری فرآیندی است که در تمام طول عمر انسان ادامه مییابد. در طول سالهای مدرسه، مغز کودک روی انواع یادگیریها تمرکز میکند. البته که این رشد مغزی با رشد و تغییرات فیزیکی بدن هماهنگ تنظیم شده است. بهعنوان مثال، سیناپسهای مرتبط به یادگیری زبان در مغز معمولاً در سه سال اول عمر رشد میکنند، درحالیکه یاد گرفتن زبان و یادگیری کلمات جدید لزوماً محدود به این سن نیست و در سالهای بعدی هم ادامه دارند. بهطوریکه مثلا نوشتن کلمات در دوران مدرسه تا 10 سالگی طول میکشد تا این بخش از مغز که کار زبانآموزی را انجام میدهد تکمیل شود. مهارتهای ساده حرکتی نیز تا دوازده سالگی ادامه مییابند.
سخن آخر درباره آنچه والدین باید درباره تغییرات فیزیکی کودک در 5 تا 8 سالگی بدانند
در این گفتار ابتدا به تغییرات فیزیکی کودک پرداختیم و سپس از تغییرات ذهنی کودک گفتیم. باید اشاره کنیم که کودکان میتوانند متفاوت باشند. در نتیجه، تجربه بلوغ جسمی و ذهنی برای همه کودکان لزوماً یکسان نیست. امید است که در این مقاله به پرسشهای شما پاسخ داده باشیم. لطفا شما هم تجربیات خود را از این دوره مهم زندگی فرزندتان با والدین دیگر درمیان بگذارید.
منبع: Baby Center